سفرنامه یزد
سلام دختر گلم اول از همه بگم بابت بلایی که سرت اوردم واقعا شرمنده هستم فکر نمیکردم این جوری بشه حالا خودت تو عکسا متوجه میشی روز پنجشنبه صبح زود راه افتادیم مقصد هم یزد بود تو راه خیلی هیجان داشتیم و کلی با هم باز کردیم وقتی به نزدیکیای اردستان رسیدیم یه گله شتر دیدیم که ایستادیم و اونا رو به تو نشون دادیم وقتی که بابا خوابش گرفت و خواست یه کم استراحت کنه ما هم یه کمک قوطی و ریگهای کویر یه جغجغ درست کردیم و اول از همه رفتیم اتشکده زرتشتیان تو چک چک جای جالبی بود من که خوشم اومد وسط کویر تو دل کوه خیلی با حال بود چون از این جا خیلی خوشم اومد زیاد عکس گذاشتم غروب کویر وخوردن یه چ...
نویسنده :
مامان نسیبه
18:54